[ad_1]
فکر می کنید بدترین پیامدهای همه گیری در پایتخت های جهان چه بود؟
همه گیری قطعاً تأثیر منفی عمیقی بر شهرها و سازماندهی مجدد جهان ما داشته است. مردم با انزوای اجتماعی ، اخلال در تجارت و نابرابری های عظیم روبرو هستند. قبل از بحران کرونر ، فقط نخبگان تحصیل کرده ، نه افراد عادی ، مایل به جایگزینی زندگی عادی با فناوری مدرن بودند. به عنوان مثال ، در ایالات متحده ، طی اولین موج همه گیری ، فقط 68.9٪ از افراد تحصیل کرده موفق شدند بدون هیچ مشکلی آنلاین شوند. برای افراد فاقد تحصیلات متوسطه حتی تنها پنج درصد است.
ما همچنین بین نسل ها نابرابری داریم. برای یک فرد 55 ساله ، کار در یک دفتر با مبلمان راحت در خانه معمولاً یک ایده وسوسه انگیز است. برای یک جوان 25 ساله ، کار در یک آپارتمان کوچک می تواند کاری طاقت فرسا باشد. برخی تحقیقات همچنین نشان داده است که اگرچه برخی از افراد در دفتر خانه به اندازه مراجعه به دفتر مثمر ثمر هستند ، اما در برخی مشاغل با مهارت کمتر ممکن است با کار طولانی مدت از خانه ، بازده بیشتری داشته باشند ، اما افراد یادگیری مشاغل جدید ، مهارت ها و حرفه خود توسعه راکد است.
آیا به دلیل همه گیری ، وارد دوره ای برون شهری می شویم؟
من اینطور فکر نمی کنم. با وجود تمام دشواری هایی که ذکر کردم ، شک ندارم که زندگی به زودی به شهر بزرگ برمی گردد. در بسیاری از نقاط جهان ، ما دیده ایم که هر بار اقدامات دولت کاهش می یابد ، به ویژه جوانان با عجله به خیابان ها برمی گردند. من معتقدم اگر می خواهیم به عنوان یک تمدن و گونه توسعه یابیم ، باید از نظر جسمی در کنار هم باشیم.
فکر می کنید خود شهرها به هیچ وجه تغییری نمی کنند؟
دوباره نه. البته ، برخی تحولات رخ خواهد داد. امروزه کلانشهرهای جهان بسیار آسیب پذیرتر هستند زیرا ثروتمندان و قشر هرگز اینقدر تحرک نداشته اند. به عنوان مثال ، نیویورک و سانفرانسیسکو قبلاً از هجوم مداوم بانکداران و شرکت های بزرگ فناوری بهره می بردند. اکنون شما در حال انتقال به مکان های ارزان تری مانند فلوریدا یا تگزاس هستید. مدیریت این شهرها باید مجذوب راهكارهای م toثری شود تا آنها را برای شركتها دوباره جذاب كند.
و پراگ چطور؟
پراگ یک سنگ گرانبها است. به نظر من ، این یکی از مکان هایی است که جهان پس از Idid فرصت های زیادی را در اختیار شما قرار می دهد و در آینده ممکن است نقش بسیار مهم تری در مقیاس جهانی داشته باشد. بسیاری از کارآفرینانی که قبلاً فکر می کردند باید در لندن یا پاریس زندگی کنند ، در می یابند که پراگ حداقل به همان زیبایی است ، دارای فرهنگ و تاریخ شگفت انگیزی است و از نظر تجاری می تواند جالب باشد.
بنابراین می توان گفت که استحاله شهرها در مناطق مختلف جهان متفاوت خواهد بود؟
البته. در کشورهای پیشرفته اروپا و ایالات متحده ، بحران تاج هجوم افراد تحصیل کرده و با استعداد را به شهرهای بزرگ کاهش می دهد. برعکس ، در کشورهای فقیر ، به همان دلایل گذشته ، شهرنشینی ادامه خواهد یافت ، حتی اگر همه گیری جدیدی اتفاق بیفتد. من همچنین انتظار دارم که در بزرگترین شهرهای جهان تغییر نسلی ایجاد شود. جوانان برای آینده بهتر به مراکز شهری نقل مکان می کنند. برعکس ، حرکت قدیمی به پیرامون است.
اما به عنوان مثال وقتی از پراگ صحبت می کنیم ، زندگی در مرکز شهر به دلیل افزایش قیمت املاک و مستغلات برای نسل جوان غیرقابل دسترس می شود.
این درست است و دولت شما باید به این موضوع رسیدگی کند. این یک دستور العمل ساده است. برای مقرون به صرفه بودن آپارتمان و خانه در شهرها ، عرضه باید بیش از تقاضا باشد. من مدتی طولانی طرفدار اجازه ساخت و ساز بیشتر در شهرها بوده ام. من می فهمم که این کار خصوصاً در پراگ دشوار است ، زیرا این شهر زیبا با هسته ای تاریخی است که قابل لمس نیست. با این حال ، حتی در پراگ مکان هایی وجود دارد که دقیقاً میراث جهانی ندارند و می توان در اینجا آپارتمان های جدیدی ساخت. فقط در صورت داشتن واحدهای بیشتر ، قیمت ها کاهش می یابد.
در گذشته شما همچنین نسبت به محیط بانان به دلیل جلوگیری غیرضروری از ساخت خانه های جدید بسیار انتقاد داشته اید. نظر شما در مورد روندهای سبز کنونی در جهانی است که همه شهرها و ایالات سعی می کنند کربن خنثی باشند؟
من خودم را دوست زیست محیطی می دانم. فقط فکر می کنم باید هوشمندانه تر از محیط زیست محافظت کنیم. ساخت و گسترش شهرها از نظر زیست محیطی معمولاً کار درستی است. زیرا شهرهای بزرگ دارای سیستم حمل و نقل کارآمدتری هستند و میزان تولید گازهای گلخانه ای کمتری دارند. اکثر شهرها می توانند بدون ایجاد مزاحمت در محیط زیست ، توسعه جدید داشته باشند. علاوه بر این ، این فقط ساخت ساختمانهای کربن خنثی نیست و فکر می کنیم همه چیز حل شده است. به طور کلی ، ما باید به یک شیوه زندگی سبز تر برویم.
شما یک بار اشاره کردید که شگفت انگیزترین تحولی که کلانشهرها طی دهه ها انجام داده اند از نظر امنیتی است. شهرهای امروز بدون شک امن تر از پنجاه سال پیش هستند. اما آیا قیمت آزادی هر چه کمتر شهروندان نیست؟
من می فهمم کجا می روی و تمام. ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی در دهه 1980 علیه جرایم خیابانی اعلام جنگ کردند و از آن زمان امنیت در شهرهای غربی به طور قابل توجهی بهبود یافته است. اما مسلماً اشکالاتی نیز دارد. در بعضی از شهرهای آمریکا ، بخصوص مردان جوان اغلب مورد بی آزار و اذیت پلیس قرار می گیرند ، و سپس موارد شدید داریم که پلیس یک فرد بی گناه را می کشد.
من اینجوری بهت جواب میدم من فکر می کنم امنیت شهرها امکان پذیر است و در عین حال شهروندان کمی بیشتر از الان آزادی می دهند اما هزینه بیشتری خواهد داشت. من شخصاً مخالف کمبود بودجه نیروهای امنیتی هستم ، اما در عین حال آنها باید اصلاح شوند. ما باید اطمینان حاصل کنیم که پلیس برای جامعه کار می کند ، نه علیه جامعه. این می تواند حاصل شود ، به عنوان مثال ، از طریق نظرسنجی های منظم در شهرها ، جایی که شهروندان فرصتی برای ابراز نگرش خود نسبت به پلیس خواهند داشت.
وقتی مسئله امنیت را با همه گیری فعلی ارتباط می دهیم. آیا فکر می کنید ابرشهرهای جهان اکنون برای چنین بحرانی دیگر آمادگی بیشتری دارند؟
من معتقدم که آنها خواهند کرد. اما بیشتر کارها و مسئولیت ها به عهده آنها نیست ، بلکه دولت ها و سازمان های بین المللی هستند.
آیا مشاغل می توانند برای امنیت موثرتر کاری انجام دهند؟
آنها می توانند دولتها را تحت فشار قرار دهند و آنها را وادار به سرمایه گذاری در تدابیر برای جلوگیری از تکرار وضعیت مشابه کنند. مطمئناً یک بیماری همه گیر دیگر فرا می رسد و بهتر است میلیاردها دلار برای پیشگیری موثر هزینه کنید تا تریلیون دلار برای عواقب آن.
آیا شهری در جهان وجود دارد که شما آن را کامل بنامید؟
مطمئناً از هر لحاظ نیست. انتخاب شهر مورد علاقه من برای من چنان غیرممکن است ، گویی می خواهید به شما بگویم کدام یک از فرزندانم را بیشتر دوست دارم. فقط جنبه های فردی را می توان مقایسه کرد. به عنوان مثال سنگاپور دارای یک مدیریت دولتی خارق العاده است. از طرف دیگر ، شخصاً ترجیح می دهم در شهری آزادتر که آثار تاریخی بیشتری دارد زندگی کنم. از نظر در دسترس بودن و کیفیت آموزش ، من می خواهم تعدادی مکان را در اسکاندیناوی ، دانمارک و آلمان برجسته کنم. اگر مجبور به انتخاب شهری با جو شگفت انگیز می شدم که دوست دارم در آن قدم بزنم ، قطعاً پراگ را انتخاب می کردم.
ادوارد گلیزر (54)
|
[ad_2]
دیدگاهها