[ad_1]
تورم هزینه های زیادی دارد اما در مورد یکی از آنها چیز کمی گفته می شود. اگرچه اقتصاددانان از تأثیر تورم بر نابرابری آگاه هستند و مقالات تخصصی درباره آن می نویسند ، تنها چند گزارش وجود دارد. این یک نتیجه طبیعی از این واقعیت است که از سال 2009 تورم نسبتاً کم ، در یک زمان حتی به قدری پایین بود که CNB مجبور شد متعهد به نرخ ارز شود و به طور هدفمند کرون را تضعیف کند. تنها پس از ده سال است که افزایش قابل توجهی در تورم مشاهده می شود.
آخرین باری که قیمت ها خیلی سریع افزایش یافت ، تأثیر آن بر فقیرترین خانوارها به طور قابل توجهی بالاتر از حد متوسط بود. در سال 2008 ، تورم به 6.7٪ رسید ، اما فقیرترین دهمین خانوار تا 8.5٪ رشد کردند. این یک چهارم بلندتر از صفحه ای است که در صفحه های تلویزیون می درخشد.

تهدید تورم یکی از پیامدهای اقتصادی کلان همه گیر ویروس کرونا است. • ویدئو František Kára
اما نابرابری در تورم پایین نیز وجود دارد. سالها پیش ، پاول هیت و پیتر یانسکی تخمین زدند که بین سالهای 1995 و 2010 ، در فقیرترین خانوارها تورم 0.6 واحد درصد بالاتر از متوسط خانوارها بود. با این حال ، در بعضی از سالها ، اختلاف حتی بیشتر محسوس بود. به عنوان مثال ، در سال 2005 تورم متوسط 1.6 درصد ، کمتر از هدف بانک ملی چک بود که تلاش می کند 2 درصد افزایش قیمت داشته باشد ، در حالی که فقیرترین خانوارها 2.3 درصد افزایش قیمت داشتند.
به عبارت دیگر ، برای فقیرترین خانوارها ، CNB احتمالاً با افزایش نرخ بهره مداخله خواهد کرد ، در حالی که به دلیل تورم متوسط ، نرخ های بهره در حمایت از تورم سه بار متوالی کاهش یافته است. بعلاوه ، همه چیز تحت اصطلاح تورم عاطفی تحت تأثیر قرار می گیرد. قیمت ها در دسته هایی که اغلب و به طور منظم خرید می کنیم ، معمولاً برای غذا یا مسکن ، سریعتر افزایش می یابند. وقتی یک خانوار فقیرتر هر از گاهی وسایل الکترونیکی را خریداری می کند ، جایی که قیمت ها به آرامی کاهش می یابد یا افزایش می یابد ، احساس آنچنانی ندارند.
احتمال اینکه حتی بدون شواهد تجربی ، باور کنیم که خانوارهای فقیرتر به قیمت ها نگاه می کنند و محاسبه می کنند ، خیلی متناقض نخواهد بود. ثروتمندان بدون تحقیق زیاد در مورد قیمت ، کالاهای موجود را در سبدهای خرید قرار می دهند. به عبارت دیگر ، افزایش غنی قیمتها به دو دلیل آسیب زیادی نمی بیند – یکی به این دلیل که واقعاً کمتر تحت تأثیر آنها قرار گرفته است ، و دیگری به این دلیل که مجبور نیستید خیلی با آن کنار بیایید.
به این ترتیب ، تورم سه برابر نابرابری ایجاد می کند. اولاً ، از پس انداز و درآمد ثابت بیشتر از فقیر می گیرد تا ثروتمند. ثانیاً ، این نیز برای نسلها قیچی را باز می کند زیرا بیشتر از کارگران یا جوانان بر بازنشستگان تأثیر می گذارد. پدربزرگ و مادربزرگ او از ارزش غذا شکایت خواهند کرد ، در حالی که جوانان با وسایل الکترونیکی و مسافرت تازه ارزان شده اند. سوم ، ثروتمندان درآمد خود را سریعتر رشد می دهند. فقیرترها بیشتر در مورد دستمزدهای ثابت هستند ، جایی که فرصت کمی برای مذاکره در مورد رشد خود دارند. از طرف دیگر ثروتمندان از تورم سرمایه گذاری سود می برند. آنها کسانی هستند که سهام دارند و در فلزات گرانبها یا املاک و مستغلات سرمایه گذاری می کنند. در آنجا پول جدید هر چه سریعتر می چرخد. بنابراین وقتی می خواهیم سالانه دو درصد قیمت ها را تورم کنیم ، سریعتر چندین برابر سرمایه گذاری می کنیم.
افزایش قیمت مصنوعی یک کازینو جهانی برای ثروتمندان ایجاد می کند و زندگی فقرا را گران می کند. سپس گزارش نهایی نه تنها موقعیت های اقتصادی دارد ، بلکه تنش های سیاسی را نیز افزایش می دهد و خواستار قابل فهم برای اقدامات پوپولیستی برای اصلاح اوضاع است.
[ad_2]
دیدگاهها