
[ad_1]
غوطه ور شدن در آرشیو الکترونیکی رسانه های چک نشان می دهد که ، به عنوان مثال ، روزنامه ها درباره اصلاح حقوق بازنشستگی یا کسری بودجه دولت می نویسند و سیاستمداران تقریباً یک ربع قرن است که کلمات یکسانی را بیان می کنند. حیف است که چندان ارزیابی نشود که آیا پیش بینی هایی که چیزی را “به وضوح نشان می دهد” به حقیقت پیوسته است یا خیر. بحث عملاً یکسان است و ترسناک است که چند سال دیگر دولت ورشکست شود و بازنشسته نشود. پیش بینی های آخرالزمانی از دهه 1990 به عناوین خوبی تبدیل شده اند.
دشوار است تعجب کنید که طبق نظرسنجی ها ، مردم هنگامی که نبوت در نهایت تحقق نیابد ، به سیاستمداران اعتماد ندارند. به هر حال ، “سیستم بازنشستگی” توصیف شده ورشکسته نشده است و بر خلاف روزنامه پرسی که قبلاً ذکر شد هنوز در کنار ما است. دو سال بعد ، پراو نوشت که “هر دولت آینده باید به دنبال پاسخی برای این سوال باشد که از کجا می توان برای حقوق بازنشستگی پول گرفت” و به گفته این مفسر ، “وضعیت بحرانی” باید در حدود سال 2020 ایجاد شود. این منفجر نشد رسانه ها و نمایندگی های سیاسی روغن بر سر دارند.
اگر به عنوان مثال ، رئیس UDF پتر فیالا در مصاحبه با Lista Zprávy بگوید که “تا زمانی که اصلاحات بازنشستگی صورت نگیرد ، افراد زیر چهل سال سن امروز حقوق بازنشستگی تضمینی نخواهند داشت” ، این اصل نیست. این پاسخ خوبی به آنچه استانیسلاو ولاک ، نماینده اتحادیه آزادی در مصاحبه با مجله Ekonom در سال 2000 گفت ، هنگامی که وی پس اندازهای بازنشستگی اجباری را تشویق کرد ، در صورت لزوم ، “اگر می خواهیم مستمری کافی برای چهل سال آینده تأمین کنیم- افراد مسن و جوانان در آینده. “
گمراه نشویم: ما نمی پرسیم که آیا اصلاح حقوق بازنشستگی مورد نیاز است و چه چیزی ، نمایندگی سیاسی تصمیم خواهد گرفت. اما برای گرفتن مأموریت ، باید بتواند دیدگاه خود را به رای دهندگان بفروشد. و کار نمی کند. رای دهندگان به خاطر می آورند ، و اگر بیست و پنج سال است که آرماگدون آینده با همان کلمات به آنها خدمت کرده است ، سخت است که آنها را به عدم پاسخگویی متهم کرد. فراخوان برای “بودجه متوازن” ، که آرشیو اواخر دهه 1990 با آن پر شده است ، نیز کار نمی کند. این کشور از سال 1995 در همه سالها به جز 2016 ، کسری بودجه را مدیریت کرده است ، ورشکسته نشده است ، ما نسل بعدی را بدهکار نکرده ایم و پایان جهان فرا نرسیده است. اختلافات جاری مالیات بر املاک نیز جدید نیست.
به گفته وزیر دارایی ، تعیین مالیات بر املاک ، مانند مالیات بر املاک ، غیرقابل دوام است. بنابراین ، او انتظار رشد آنها در آینده را دارد. “این کتاب توسط لیدوفکی در نوامبر 1999 نوشته شد و پاول مرتلیک وزیر بود. وی اصلاحاتی را پیشنهاد کرد که باید از جمله موارد دیگر ، افزایش مالیات بر درآمد و مالیات بر دارایی باشد. وزیر گفت: “این یک یا دو سال نیست ، بلکه ظرف هفت سال انجام می شود.” البته طی هفت سال هیچ اتفاقی نیفتاد.
از سفر به آرشیو برای مبارزات انتخاباتی امسال درس این است که ما نمی توانیم از محبوبیت جنبش نخست وزیر فعلی شگفت زده شویم. او مردم را در مورد مسائل فرهنگی ، به عنوان مثال از طریق مهاجرت ناموفق ، به شدت می ترساند ، اما با احتیاط از دست زدن به هر گونه مزایای واقعی اجتناب می کند. در همین حال ، مخالفان تیترهایی مانند “ما بدهکار هستیم.” ما نمی توانیم حقوق بازنشستگی بالاتری یا چیزهایی که لازم نیست بپردازیم. “افرادی که بیست و پنج سال به بهبود آنها گوش می دهند. جای تعجب نیست ، کار نمی کند.
[ad_2]
دیدگاهها